روزگار زار

روزگار زار

سکوت میکنم ...به احترام آن همه حرفی که در دلم مرد
روزگار زار

روزگار زار

سکوت میکنم ...به احترام آن همه حرفی که در دلم مرد

قبل از رفتن

قبل از رفتن

گاهی قبل از رفتن

قبل از به زبان آوردنِ

خداحافظ

چشمانت را ببند

به لحظه هایتان

به خنده هایتان

به دعوا و بچه بازی هایتان

به بی حوصلگی ها و بعد دلتنگی هایتان

به حسودی هایِ عاشقانه تان

به لحظه هایتان

فکر کن !

اگر لبخندی رویِ لبهایت آمد

اگر دلت برایش بی تابی کرد

اگر فکرِ دستهایش مجنونت کرد

یک قدم به عقب بردار

نگاهش کن

:بگو

راستی . . فردا با هم قرار همیشگی

 

 

بلند شو پسرم !

بلند شو پسرم! 

 

گرگ

شنگول را خورده است

گرگ

منگول را تکه تکه کرده است

بلند شو پسرم !

این قصه برای نخوابیدن است ! 

 

 

 

 

  

 

 

 

  

 

صدای قلب نیست
 

صدای پای توست
 

که شب ها در سینه ام می دوی
 

کافیست کمی خسته شوی 
 

کافیست کمی بایستی”